تخت فولاد گنجینهای از آثار مختلف هنری
قبرستان تخت فولاد
تخت فولاد نام قبرستان قدیمی شهر اصفهان است که با عناوین لسانالارض و بابا رکنالدین نیز شناخته میشود. قدمت این قبرستان از قرن چهارم هجری تاکنون است. البته زمان پیدایش تخت فولاد چندان روشن نیست؛ اما طبق آثار موجود در قبرستان به نظر میرسد قدمت آن به دوران قبل از اسلام بازمیگردد. این قبرستان با مساحت تقريبی ۷۵ هکتار در حاشيه جنوبی رودخانه زاينده رود اصفهان و در انتهای يکی از محورهای تاريخی شمالی–جنوبی شهر واقع شده است. تخت فولاد به دليل وسعت، کثرت مشاهير مدفون در آن و وجود ابنيه ارزشمند تاريخی، يکی از مهمترين محوطههای تاريخی و فرهنگی ايران محسوب میشود و در شمار مکان های دیدنی اصفهان قرار دارد.
قبرستان تخت فولاد بهطور یکجا و اجزای آن بهصورت جداگانه در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است. در میان هر یک از قطعههای تخته فولاد آرامگاه یک یا چند تن از مشاهیر نامدار قرار دارد و آن قطعه به عنوان تکیه و به نام آن فرد نامیده میشود. از مهمترین مکانهای این قبرستان میتوان از تکیه میرفندرسکی، سنگ قبر بابا فولاد حلوایی، آرامگاه بابا رکنالدین، تکیه آغاباشی، تکیه بروجردیها، تکیه تویسرکانیها، تکیه خاتونآبادی، تکیه جویبارهای، تکیه سیدالعراقین، تکیه ریزیها، تکیه شهشهانی، تکیه فیض، تکیه لسانالارض، تکیه مادر شاهزاده، تکیه میرزا رفیعا، تکیه واله، تکیه چهارسوقی، تکیه کازرونی، آرامگاه بیدآبادی نام برد.
موقعیت جغرافیایی قبرستان تخت فولاد
قبرستان تخت فولاد از سمت غرب به خیابان مصلی، از بخش جنوب به خیابان سعادتآباد، از قسمت شرق به خیابانهای سجاد و بهار و از جهت شمال به خیابان میر منتهی میشود. برای دسترسی به این مکان میتوانید در ایستگاه اتوبوس تندرو (BRT) سجاد پیاده شوید. همچنین برای دسترسی با خودروی شخصی کافی است خود را به یکی از خیابانهای فیض، سجاد یا آزادگان برسانید.
تاریخچه
بر اساس روایت شاردن، در دوره دیلمیان یکی از سرداران نظامی به نام «پولاد بازو» در این محل قصر کوچکی داشته است و تخته سنگی سکو مانندی را برای نشستن و تماشای رقابت کشتیگیران ساخته بود. مورخان نیز تاریخچه این قبرستان را بهدلیل حضور مقبره یوشع نبی در تکیه لسانالارض، به زمان پیش از اسلام نسبت میدهند. با توجه به وجود تعداد محدودی از سنگ قبرهای مربوط به قرون پنجم تا هفتم هجری قمری، اطلاعات بیشتری از این دوران به دست نیامده است.
در برخی از آثار مکتوب و منابعی که در آنها از دوران حکومت فرمانروایان سلجوقی صحبتی به میان آمده است، از تخت فولاد و عمارات باشکوه آن نیز گفتهاند. در قرون هفتم تا دهم هجری قمری، قبرستان تخت فولاد اصفهان، از مکانهای مهم جهت عبادت و ریاضت عارفان و عالمان بزرگ و مشهوری همچون بابا رکنالدین و بابا فولاد به شمار میآمد که ایشان در آن مکان عبادتگاهی مخصوص خویش، تاسیس کرده بودند. در سدههای هفت و هشت هجری قمری نیز در تخت فولاد، برخی از عارفان مهم که به «بابا یا عمو» شهره بودند، سکنی گزیده و آنجا را محل عبادت خود در نظر گرفته بودند. بابا رکنالدین یکی از این زاهدان و علمای دفن شده در این مکان است.
تا پیش از صفویان این مکان محلی برای تجمع دراویش بود و خانقاهی نیز در آن احداث کرده بودند که به نام آرامگاه بابا رکنالدین شناخته میشود. در زمان صفویه در کنار این قبرستان کاروانسرایی احداث شد که آخرین منزلگاه کاروانهای ورودی از جنوب اصفهان بود. از این کاروانسرا همچنان آثاری بازمانده است. در دوران صفویه این قبرستان یک قبرستان اختصاصی تلقی میشد و تنها بزرگان مملکتی در آن به خاک سپرده میشدند.
در زمان شاه سلیمان صفوی محدوده قبرستان تخت فولاد به حداکثر وسعت خود رسید، بهطوری که ۴۰۰ تکیه و خانقاه در آن جای گرفته بودند. از اواخر دوره صفوی، بهخصوص زمان شاه سلطان حسین، تخریب تکایای تخت فولاد آغاز شد. ملا محمد باقر مجلسی از علمای بزرگ اواخر عهد شاه سلیمان و اوایل سلطنت شاه سلطان حسین، حکم اخراج اهل تصوف از اصفهان و تخریب تکایای آنها را در تخت فولاد صادر کرد.
این قبرستان پس از این دوره به قبرستان همگانی شهر تبدیل شد. در عصر قاجار و علیرغم توجه ویژه فتحعلی شاه به این محل و ساخت تکیه مادر شاهزاده در آن، همچنان مورد تخریب واقع شد. اوج این تخریبها در عهد حکومت ظلالسطان، فرزند ناصرالدینشاه، بر اصفهان رخ داد و وی بسیاری از بناهای صفوی تخت فولاد را به عمد تخریب کرد.
در دوران پهلوی اکثر آرامگاههای موجود در تخت فولاد به مقابر خصوصی تبدیل شدند. در سال ۱۳۶۳ دفن اموات، به غیر از شهدای جنگ ایران و عراق، در این قبرستان متوقف و به قبرستان جدید شهر به نام باغ رضوان منتقل شد.
تعدادی از راویان در برخی از متون تاریخی، تخت فولاد را در بدو سلطنت قاجاریه، روستایی کوچک معرفی کردند که از باغهای چشمنواز و دلگشای موجود در عراضی بیرونی شهر اصفهان به شمار میآمد. آنها معتقدند که در همان دوران، رکنالملک بناها و ساختمانهای متعددی را احداث کرده است.
معماری
از عناصر معماری وابسته به تخت فولاد مانند مسجدها، کاروانسراها، آب انبارها جز تعداد اندکی، چیزی باقی نمانده است. دو مصلی در بخش جنوبغربی تخت فولاد وجود داشته است که از آثار دوره صفوی بودند؛ که یکی از آنها در سال ۱۳۰۰ قمری به دستور حاج محمد تقی نقشینه مرمت شده بود؛ اما هر دو مصلی در سالهای اخیر تخریب و بهجای آنها مصلی بزرگ جدید شهر اصفهان احداث شده است. جز مسجد رکنالملک مساجد دیگری نیز در این قبرستان وجود داشتهاند که در دهههای اخیر همگی تخریب شدهاند، از جمله مسجد تکیه خوانساری از دوره صفوی و مسجد تکیه آقا مجلس از آثار دوره قاجار. همچنین آبانبارهای تکیه کازرونی، آقا مجلس، بابا رکنالدین، چهارسوقی، و شهشهانی از جمله آب انبارهای ویران شده این مجموعه به حساب میآیند.
تخت فولاد گنجینهای است از آثار مختلف هنری، از جمله معماری، گچبری، کاشیکاری، خوشنویسی، حجاری، شعر، نگارگری، طراحی و نقاشی از دورههای مختلف در اصفهان. از جمله آثار هنری میتوان به کاشی کاری بقعه آقا حسین خوانساری، آرامگاه محمد کاظم واله، مدرسه رکنالدین و تکایای بابا رکنالدین و میرفندرسکی و خوشنویسی سنگ مزار واله، شاعر و خطاط به خط تعلیق خودش، سنگنوشته قبر مادر شاهزاده به خط محمد باقر اصفهانی، کتیبه خط میرعماد حسنی در تکیه میرفندرسکی اشاره کرد. اشعار شعرایی نظیر واله، محمدظلعا اصفهانی، ملا محمدحسین ضیا اصفهانی نیز این مجموعه را با زیبایی خود آراستهاند. از جمله آثار نقاشی قدیمی در این قبرستان تصویری از شیخ بهایی و میرفندرسکی اثر سیدحسین، در حجره آرامگاه سران بختیاری و دو تصویر از رکنالملک بر کاشی مجاور آرامگاه وی در مسجد رکن الملک است. از نمونههای کمنظیر هنر سنگتراشی در تخت فولاد سنگ قبر آقامحمد بیدآبادی از استاد محمدعلی و سنگ قبر شیخ محمدتقی نجفی اصفهانی، از استاد محمدرضا، پسر استاد محمد علی و سنگ قبر حسینقلی خان ایلخان بختیاری در تکیه میر و کتیبه حجاری شده سردر مسجد مصلی تخت فولاد است. نگارگری، طراحی و نقشاندازی قبور بزرگان و دیگر قبور قبرستان که برخی نشاندهنده شغل متوفی است؛ و نیز خطوط نوشته شده بر صدها سنگ قبر، از آثار ارزشمند این قبرستان در دورههای مختلف است.
تکیههای قبرستان تخت فولاد
تکیه در اصطلاح به محلی جهت برپایی مراسم سوگواری و عزاداری عالمان دینی و بزرگان وقت و همچنین محل دفن و مقبره آنها گفته میشد. محل سکونت، عبادت و ریاضت درویشان (تکیه درویشی) نیز از دیگر معانی تکیه به شمار میآمد که پس از فوت ایشان، در همان محل به خاک سپرده میشدند. طبق اظهارات مورخان، ساخت تکیهها با کاربری خانقاهی در قرن هشتم هجری قمری و در اصفهان شروع شد و علاوه بر محل دفن عارفان، عالمان دینی و فقهای اصفهان، محل سکونت اهل تصوف و درویشان فقیر نیز بودهاند. شاید بتوان حضور حجرههای متعدد در پیرامون صحن تکیه را دلیل این ادعا بیان کرد.
برخی از کارشناسان تاریخی و مورخان معتقدند تعدادی از تکیههای موجود در تخت فولاد اصفهان از ابتدا محل عزلت نشینی عالمان دینی یا مکان تدریس و آموزش علم آنها بوده است و پس از فوت ایشان، آن محل را بهعنوان مقبره تغییر کاربری دادهاند.
از جمله تکیههایی که در زمان حکومت فرمانروایان صفوی در تخت فولاد اصفهان احداث شده است میتوان به تکیههای لسانالارض، بابا رکنالدین، بابا فولاد، میرفندرسکی، میرزارفیعا، خوانساری، آقارضی، خاتونآبادی، فاضل سراب و فاصلان اشاره کرد. از بین تکایای مذکور، تکیه فاضلان مجددا ساخته شده است. همچنین در تکیه بابا فولاد نیز فقط سنگ قبرها برجای ماندهاند. مابقی تکیههای این دوران، مورد تفحص و کاوش قرار گرفتهاند.
از لحاظ معماری صورت گرفته در تکیههای تخت فولاد اصفهان چند نکته کاملا مشهود است که به بیان برخی از آنها میپردازیم.
- در تمامی ورودیها سردر، هشتی، دالان یا پیشفضای ورود تعبیه و ساخته شده است.
- تکیهها از صحن، حجرههایی در اطراف و ایوانهایی در پیرامون خود برخوردار بودند.
- تکیهها دارای بقعه اصلی (محل دفن بزرگان و عالمان زمان) بودند.
- اکثر بقعههای دوران صفویه، بهجز تکیه میر (این تکیه بدون مقبره است) از خصوصیات و نکات معماری یکسان و مشابهی برخوردارند.
- در دوران قاجار تکیهسازی از رونق و پیشرفت بیشتری نسبت به دوران ماقبل خود برخوردار شدند. این مطلب در تعداد تکیههای احداث شده در تخت فولاد در این دوره که شامل ۲۰ تکیه میشود، مشهود است.
- در دوران قاجاریه، نقشه اکثر مقبرهها بهصورت هشتضلعی منتظم طراحی شده است.